Search This Blog

افسوس که من چهره ی آباد و قانونمند افغانستان را نخواهم دید.

افغانستان از نظر چیدمان کادرهای کار فهم و کار نفهم، دیریست از مدنیت کاری منحرف شده است. این همه از صبح فردای سقوط نظام قدیم اداری مملکت در بهار سال 1371 آغاز شد. من که شاهد بوده ام، از آن آوان هیچ چیزی ذر سازمان دولت به جای اصلی اش قرار نگرفته است. برون شدن از خط قانون و تابو های عرفی و یا مذهبی، سریع اتفاق می افتد اما بازگشت به ترتیبات قانون آسان نیست. بزرگمهر وزیرانوشیروان را گفتند: چرا کار خاندان ساسانی با وجود بزرگانی مثل تو به ضعف و فساد رسید؟ او گفت: چون برای کار های بزرگ، از مردان کوچک استفاده کردند.

افغانستان نخست نیاز دارد یک نسل لاوبالی را که درنفی و بهره وری بد از قانون عادت کرده، بفرساید و آنگاه به عصر قانون گذار کند. من ایمان دارم که تا آن زمان من زنده نخواهم بود.