Search This Blog

هندی ها بسیار عجیب اند.

هند ماشینی است زیر زمینی، بی صدا وهمیشه فعال.


وقتی به انسان های هندی خیره می شوم، از قدرت نرم ومرموز در روح آنان شگفت زده می شوم. به مهاتما گاندی احسنت می فرستم که چه ظریف، به قدرت نا متعارف انسان های وطنش پی برده بود. هند آهسته اما بسیار عمیق جلو می رود. از مزدورکار تا یک وزیرایالتی یا بازرگان کلان، دریک مناسبات معین قالب شده اند که هیچ کسی از دایرۀ خود بیرون نمی رود. خشم و عذاب هندی ها، خفته وزنده است و حکومت نظارتگر نیزاز منحصر به فرد ترین مدیریت های جهان است که نظیرش درهیچ جایی نیست. هزار ودوصد میلیون جمیعت را زیرچتر یک قانون بزرگ دموکراتیک آوردن، ازعقل به دور است... هندی ها نرم ترین وسخت ترین موجودات روی زمین اند. سخن شادروان صادق که می گفت:
«انسانیت پیشرفت نخواهد کرد و آرام نخواهد گرفت و روی خوشبختی و آزادی و آشتی را نخواهد دید تا هنگامی که گوشت خوار است.» درین جا مطابقت نمی کند. اکثراین مردم گوشت خوار نیستند؛ اما آنچه که درروح آنان نرم ومزمن میغرد؛ چند برابر غرش ببرهای خشمگین جنگل های وحشی است. هیچ گاه دربارۀ انسان شناختی هندی صحبت نکنید؛ مگراین که درین جا چند سالی زندگی کرده باشید. هندی، به همان اندازه یی که خوب می نماید، زشت وناخوب نیز هست. شما را سوهان می زند؛ مگرخاموش. درحساب دادوستد، شما را برلبۀ گودالی می کشاند که تا درون بغلتید ویا هرآن چه که او می خواهد به طورکامل گردن نهید.